مبحثی پیرامون صلوات بر پیامبر(ص) و آل او
در عقاید و برخی مناسک اسلامی، غیر از بدعتهایی که بوجود آمده، برداشتهای ناصحیحی نیز وجود دارد.
از جمله عقایدی که نشات گرفته از برداشتهای غلط میباشد، مسئلهی صلوات بر پیامبر(ص) و آل او است.
فرق مختلف اسلامی غالبا در این عقیده (صلوات بر پیامبر)متفقالقول هستند و اکثرا از جملهأی به این مضمون استفاده میکنند: «اللهم صل علی محمد و آل محمد».
شیعیان برای این جمله، خواصی معنوی قایلند و استفاده از آن را برای «ذکر»، دارای ثوابها و اثرات مختلف میدانند. اهل تسنن چنین عقیدهأی ندارند و تنها در نماز یا خطابهها از این جمله استفاده میکنند. (البته برخی از فرق اهل سنت جملهأی را که به کار میبرند کمی متفاوت است و غالبا چنین میگویند:«اللهم صل علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی ابراهیم و علی آل ابراهیم انک حمید مجید»). در هر صورت گذشته از تفاوتهایی جزیی که در جملهی مورد بحث وجود دارد، عقیده بر صلوات فرستادن بر پیامبر(ص) در بین مسلمین امری اجماعی است.
این اعتقاد که جزیی از مناسک اسلامی شده برداشتی غلط از یک آیهی قرآن میباشد، آنجا که میفرماید:«ان الله و ملائکته یصلون علی النبی، یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما»(احزاب-۵۶) یعنی:«بدرستی که خدا و ملائکهی او بر پیامبر صلوات فرستادند، أی کسانی که ایمان آوردهاید صلوات بر او بفرستید و تسلیمش باشید». این معنی، یک معنی تحتالفظی است و البته مفهوم دقیق آیه را نمیرساند. اما از همین معنی ناقص نیز میتوان به اختلاف عمل با دستور این آیه پی برد.
این آیه صراحت دارد به اینکه، هم خدا و هم ملائکهی او بر پیامبر(ص) صلوات فرستادند؛ اما ایمان آورندگان به عوض آنکه خود صلوات بفرستند، از خدا میخواهند تا بر پیامبر(ص) صلوات بفرستد!!«اللهم صل علی محمد» و حال آنکه خدا میفرماید که این کار را من کردهام؛ هم من و هم ملائکهی من. شما این کار را انجام دهید. ولی باز مسلمین میگویند:«اللهم صل» خدایا تو بفرست.
این اشتباه از آنجا ناشی شده که «صلوات» را به معنی «رحمت» گرفتهاند و علماء دینی چنین تفسیر میکنند که:«چون بشر قادر به فرستادن رحمت بر کسی نیست و این امر تنها در ید قدرت الهی است، بنابراین باید از خداوند خواست تا بر پیامبرش(ص) رحمت بفرستد و نازل کند». این تفسیر توجیه گونه دارای اشکالات اساسی است.
اولا: خداوند در ایهأی فرموده:«لایکلف الله نفسا الا وسعها»(بقره-۲۸۶) یعنی «خداوند کاری را که در توان کسی نباشد تکلیف نمیکند» و حال آنکه طبق تعبیر علماء، آیهی مورد بحث بر مومنین کاری را خارج از توانشان تکلیف کرده و از آنان عملی را خواستار شده که در وسعشان نیست، به این ترتیب مفسرین محترم تنها تناقض در قرآن را اثبات نمودهاند.
دوما: کلمهی «صلوات» در این آیه اصلا به معنی «رحمت» نیست؛ بلکه به معنی «درود» و «تایید» است.
سوما: آیهی بعدی (۵۷-احزاب) کسانی که به مخالفت و عصیان نمودن در مقابل پیامبر برمیخیزند را مورد توجه قرار داده و آنان را توبیخ میکند. بنابراین با توجه به آیهی ماقبل، مشخص میشود که منظور از صلوات، تایید است، زیرا در آیه بعدی سخن از مخالفت و آزار را به میان میآورد.
اگر معتقد باشیم که خداوند همانگونه که فرموده، کاری خارج از توان انسان تکلیف نمیکند و دستورش را نمیدهد؛ بنابراین به این نتیجه میرسیم که دستوری که در آیهی مزبور داده شده باید در توان انسان باشد. به این معنی که خداوند از مومنین میخواهد که پیامبر(ص) را در رسالتش تایید کرده و از او حمایت کنند و تسلیم فرمانش باشند. نه آنکه جملهأی را بسازند و ورد زبان کنند؛ آن هم با اشتباهی فاحش که بگویند «اللهم صل … » در صورتی که خداوند و ملائکهی او پیشتر آن کار را کردهاند.
آیهی مزبور از مومنین میخواهد که پیامبر را تایید و حمایت عملی کنند و این امر از انتهای آیه هویداست زیرا که فرموده «سلموا تسلیما» تسلیم و فرمانبردار بودن امری عملی است نه گفتاری. از این رو است که بعد از آنکه میفرماید «صلوا علیه» بلافاصله «وسلموا تسلیما» را به کار برده است. یعنی دو دستور عملی؛ یکی تایید و حمایت و دیگری فرمانبرداری از پیامبر(ص) بر اساس اعتقاد قلبی.
اگر قایل شویم که این آیه به دو امر دستور داده؛ یکی گفتاری یعنی تایید لفظی «صلوا علیه» و دیگری فرمانبرداریی عملی «سلموا تسلیما» آنگاه اشکال در انجام دستور گفتاری پیش میاید. زیرا اگر قرار باشد که تایید پیامبر(ص) لفظی باشد؛ بیان جملهی «اللهم صل علی محمد» جملهأی غلط است و بجای آن باید گفت «اصلی علی محمد» یعنی «درود میفرستم یا تایید میکنم محمد را» به این شکل چنانچه دستور به گفتار باشد، صحیح عمل شده. نه آنکه این کار را به خداوند حواله کرد و از او خواست.
گذشته از این مطلب در آیهی مزبور سخن از صلوات(تایید و حمایت) پیامبر(ص) به میان آمده و حرفی از «آل» پیامبر یا صحابهی او زده نشده است. بنابراین دنبالهی صلوات، «و آل محمد» یا «و آله و صحبه» که اهل سنت بکار میبرند، ساختگی و مندرآوردی است. زیرا دستوری در این مورد داده نشده است.
الهی قمشهأی در ترجمه خود آیهی مورد بحث را اینگونه ترجمه کرده:«خدا و فرشتگانش به روان پاک این پیامبر درود میفرستند، شما هم أی اهل ایمان بر او صلوات و درود فرستید و با تعظیم و اجلال بر او سلام گویید». هرچند که استاد الهی قمشهأی در ترجمهی خود «صلوات» را «درود» ترجمه کرده، ولی ظاهرا خود نیز متوجهی معنی آیه نشده است، چنانکه میبینیم در ترجمهی این آیه کلماتی را استفاده کرده که اصلا در آیه وجود ندارد مانند: «روان پاک»؛ و قسمت دوم آیه، که دستور به مومنین است را خلاف واقع ترجمه نموده است زیرا «وسلموا تسلیما» را «با تعظیم و اجلال بر او سلام گویید» ترجمه کرده است. در صورتی که «وسلموا تسلیما» به معنی «تسلیم شدن از روی عقیده است» و اصلا به معنی سلام کردن نیست. زیرا سلام کردن شرایط خود را دارد که در مبحثی دیگر به آن خواهم پرداخت.
در هر صورت جملهأی که به صلوات بر پیامبر(ص) معروف شده برداشت غلطی از آیهی ۵۶ سورهی احزاب است و اگر قرار باشد صلوات را به گفتار بیان کرد همانگونه که گذشت باید گفت:«اصلی علی محمد»