سلسله دروس ادیان و مذاهب تحت عنوان: بررسی ریشهها و علتهای عقاید و مناسک دینی
مبحث آداب و مناسک
در مباحث قبل، بنیانهای اساسی و اصول دین توتمیسم را که عبارت از اعتقاد به تقدس توتم، اعتقاد به مانا و اعتقاد به تابوها بودند مورد بحث و بررسی قرار دادیم و در این مبحث، به اهم مناسک و آداب، که میتوان آنها را فروع دین توتم پرستی شمرد به اختصار اشاره میکنیم.
مناسک دینی در مذهب توتمیسم در واقع بیشتر، چیزهایی است که در اطراف تابوها دور میزند و به علاوهی برخی مراسم دربارهی تقدس توتمها و چگونگی اجرای آنهاست، که معمولا در ضمن جشنها و شعائر مذهبی انجام میشوند.
بنابراین مناسک دینی توتمیسم را باید به دو گونه تقسیم بندی کرد. ۱- مناسک سلبی یا محرمات و تابوها، که غالبا جنبهی منفی دارند. ۲- مناسک ایجابی یا واجبات که کارهایی هستند مثبت و به علاوهی پارهای اساطیر و افسانههای مربوط به توتمها و اجداد و قهرمانان قبیله، که در اجرای مراسم نقل میشوند.
مناسک سلبی یا محرمات در توتمیسم
بیشتر مناسک دینی در توتمیسم جنبهی سلبی دارند؛ یعنی محرماتی هستند که دربارهی رعایت مقررات تابوها انجام میشوند. به عبارت دیگر اساس مناسک آن دین را مناسک سلبی تشکیل میدهند و مناسک ایجابی، مناسک و آداب بسیار فرعی به شمار رفته و در اقلیت هستند. زیرا چنانکه قبلا عرض شد، تابوها و محرمات و شرایط آنها در جامعههای بدوی، اساس امور اخلاقی و اجتماعی را تشکیل میدهند.
مهمترین مناسک سلبی یل محرمات (تابوهای) توتمیسم را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
1- ممنوعات و محرمات دربارهی توتم.
2- مسایل مربوط به منع ازدواج مردان و زنان هم توتم.
3- محرمات و ممنوعات مربوط به مراسم سوگواری و آثار مردگان و نوبالغین.
در میان همهی قبایل توتم پرست در مناطق مختلف، کشتن و خوردن توتم و یا هر استفادهای که از توتم میتوان کرد، حرام و ممنوع است.
ممنوعات و محرمات دربارهی توتمها
جرج گری- George Grey گزارش داده است که در میان توتمپرستان استرالیا، کشتن توتم و خوردن آن سخت ممنوع است و مرتکبین چنین کاری شدیدا مجازات میشوند.
در میان بومیان مناطق دیگر نیز این قانون به سختی و با دقت رعایت میشده است. از این رو این موضوع، یعنی رعایت ممنوعات دربارهی توتمها، یکی از اساسیترین موضوعات و موارد تابویی در جامعهی توتمپرستی است.
البته این امر بسیار حرام و ممنوع، در بعضی اوقات در ضمن جشنهای رسمی مذهبی جایز و بلکه مستحب میشود. چنانکه در ضمن مناسک ایجابی عرض خواهم کرد، هر سال لااقل یک بار توتمپرستان، توتم خود را اگر حیوان باشد،با تشریفاتی میکشند و از گوشت و خون و حتی استخوان آن میخورند تا از نیروی مقدسی که در توتم متمرکز است کسب کنند و متبرک شوند و ارتباط خونی و جسمی و روحی خود را با توتم تجدید کنند.
منع ازدواج با طبقهی محارم توتمی
مسایل مربوط به منع ازدواج مردان با زنان هم توتم در دین توتمیسم، دامنهی گستردهای دارد. قانون معروف «بیگانه همسری- Exogamy» اساس روابط ازدواج توتم پرستان را تعیین میکند و در میان همهی قبایل توتمپرست، به طور یکسان رواج دارد و مورد قبول است.
فرازر یک کتاب بزرگ چهار جلدی بنام «توتمیسم و بیگانه همسری- Totemism and Exogamy» نوشته است که بسیار کتاب جامع و خوبی است. او در آن کتاب در مسئلهی توتمیسم و قانون بیگانه همسری و مقررات منع ازدواج با محارم توتمی، تحقیقات عمیقی کرده که گوشهای از آن را عرض میکنم.
«همهی افراد یک قبیله، که نام یک توتم بر آنها اطلاق میشود، با یکدیگر هم خون و محرم شمرده میشوند؛ از این رو مردان نمیتوانند با زنان ازدواج نمایند و یا هر نوع رابطهی جنسی مجاز و غیر مجاز برقرار کنند. در استرالیا، کیفر داشتن رابطهی جنسی با زنی از قبیلهی هم توتم و ممنوع، مرگ است. در این مورد هیچ تفاوتی میان زنی که با او رابطهی جنسی صورت گرفته نیست که از افراد یک قبیله یا متعلق به قبیلهی دیگری که با مرد هم توتم است باشد. مردی از طایفهی محرم که با زن رابطهی زناشویی برقرار کند، بوسیلهی افراد طایفهی خود مورد تعقیب قرار میگیرد و کشته میشود؛ و آن زن نیز به هم چنین کیفری میرسد. با این حال در بعضی موارد اگر آن دو موفق شوند مدتی خود را از دست تعقیب کنندگان دور نگاهدارند، ممکن است جرم آنها فراموش شود».
بنابراین دایرهی شبکه محارم جنسی در توتمیسم بسیار وسیعتر از ادیان قدیم و متکامل امروزی؛ و مفهوم آن، با مفهوم رایج در میان جوامع پیشرفته متفاوت است. بدین معنا که افراد یک قبیله یا طایفه و یا قبایل متعدد که مربوط به یک توتم باشند، با یکدیگر هم خون و خویشاوند توتمی هستند و در نتیجه محرم شمرده میشوند؛ و مردان و زنان نمیتوانند با هم ازدواج کنند. به عبارت دیگر ملاک و مناط حرمت و ممنوعیت جنسی در توتمیسم، خویشاندی توتمی است، نه خویشاوندی نسبی یا سببی، که در اجتماعات مترقی مناط حرمت هستند. از این جهت در جامعهی توتمیستی، مثلا اگر برادر مربوط به یک توتم باشد با خواهرش که مربوط به توتم دیگر است میتواند ازدواج کند.
روی این مبنا، همهی مردان یک طایفه و طوایفی که با هم خویشاوندی توتمی دارند، با هم برادر و زنان آنها با هم خواهر و مردان نسبت به کودکان قبیله پدر یا عمو، و همهی زنان به کودکان قبیله مادر شمرده میشوند.
این مقررات و مناسک سلبی مربوط به ازدواج در بعضی قبایل دیگر دارای لوازم دیگری نیز هست، یعنی ممنوعیتهای دیگری هم دارد که فروید موارد زیادی از آنها را در کتاب خود «توتم و تابو» نقل نموده است، که به طور مثال به این مورد اشاره میکنم:
«قبیلهی «باتا» در سوماترا معتقدند که در خلوت قرار گرفتن یک مرد با یک زن، بطور حتم به بروز محبت قلبی ناشایسته منجر میشود، و از آنجا که این افراد وقتی مرتکب اعمال جنسی با خویشاوند نزدیک میشوند، باید انتظار سختترین مجازاتها را داشته باشند، طبیعی است که در صدد بر میآیند که با این نوع منعها خود را از هر نوع وسوسهی احتمالی در امان نگاهدارند».
چنانچه به این موارد دقیق توجه کنیم، خواهیم دید که بسیاری از ممنوعیتهایی که امروزه در ادیان متکامل تعریف میگردد برگرفته از همین قوانین ابتدایی توتمی است که بر اساس همان صیانت قلبی در بین ادیان رسوخ کرده. چنانچه در مبحث تطبیقی احکام ابتدایی و مترقی عرض خواهم کرد، خواهیم دید که تعداد بسیاری از احکامی که در ادیان مترقی وارد شده برگرفته از ادیان ابتدایی بوده و این در حالی است که اساس دین اسلام از اینگونه احکام بدوی تهی است. زیرا اسلام مسایل را بر اساس واقعیتهای مستمر مورد توجه قرار داده است، در صورتی که وضع احکام بر اساس سلایق و فرهنگها قرار دارد.
مناسک سلبی مربوط به آیین سوگواری و نوبالغین
نوع دیگر مناسک سلبی در توتمیسم، چنانکه پیش از این تحت عنوان «اشخاصی که گاهی تابو میشوند» عرض کردم، مربوط به آیین سوگواری است. نوبالغین هم که میخواهند به جرگهی بزرگان وارد شوند، باید یک رشته مناسک سلبی را متحمل شوند. بازماندگان مرده پس از فوت متوفی مدتی باید از خیلی چیزها پرهیز کنند. فرازر در این باره گفته است: در میان بیشتر قبایل ابتدایی محرمات مردگان دارای حدت خاص است.
در میان قبایل مائوری همهی کسانی که به مرده دست زدهاند، یا در مراسم تدفین او شرکت نمودهاند، نجس و تابو شمرده میشوند، و تا مدت زیادی از هر نوع معاشرت با دیگران محروم میمانند؛ حتی مدتی با کسی سخن نمیگویند، بلکه با ایماء و اشاره نیازهای خود را برآورده میکنند. بازماندگان متوفی و کسانی که در مراسم سوگواری او شرکت کرده و یا به میت دست زدهاند باید تا مدت زمانی از کار کردن و حتی غذا خوردن به حد معمول پرهیزکنند. در حقیقت آنها باید نوعی روزه بگیرند و به خودشان زحمت دهند و از خیلی چیزهای عادی بپرهیزند، تا آثار پلیدی مرده از آنها دور شود. علت این پرهیزها را میتوان عقیدهی انسان ابتدایی دربارهی روح خطرناک و شیطانی مرده که با تن و روح آنها همراه شده است، دانست.
هم چنین در مورد نوبالغین و نوجوانانی که میخواهند به جرگهی بزرگان بپیوندند و به شرکت در مراسم و شعائر دینی راه یابند، باید پارهای مناسک سلبی و پرهیزهایی را متحمل شوند. به عبارت دیگر، در آیین توتمیسم تشرف به مراسم آن دین مشروط بر تحمل ریاضت و قبول مشقت و انجام روزههای سخت است، تا بدان وسیله تزکیهای در آنها پیدا شود و قابلیت ورود به دایرهی دین را داشته باشند.
مثلا بر آنها واجب میشود که مدتی از مردم دوری کنند و تحت نظر کاهن و جادوگر قبیله به مراقبت پردازند، و از بسیاری چیزها که در اوقات معمولی بر آنها مباح و جایز است بپرهیزند؛ مانند خوردن غذای کافی و معاشرت با دیگران که از حد معمول آنها خودداری میکنند. آنها این مناسک سلبی را برای تقرب جستن به معبود و توتم نمیکنند، بلکه برای پرورش و آمادگی خود برای ورود به جامعه انجام میدهند.
آثار و بقایای اینگونه مناسک سلبی توتمپرستی، در بعضی ادیان متکامل نیز به شکلهای دیگر دیده میشود. مثلا در دین مسیحیت آداب «غسل تعمید» که شرط ورود نوبالغین و کودکان به جرگهی متدینان و تشرف بدین مسیح است، وسیلهی بلوغ دینی شمرده میشود. هر چند این آداب غسل تعمید امروزه در بین مسیحیان شکل و سیاق دیگری پیدا کرده و حتی شکل غسل (در آب رفتن یا شستن بدن در آب) را هم از دست داده است. یا در میان بعضی سلسلههای صوفیان اسلامی، رسم بر این است که هر کس بخواهد به مسلک تصوف مشرف شود، باید قبلا تحت نظر مرشد و پیر طریقت، کارهایی سلبی انجام دهد؛ مثلا باید غسل مخصوصی کند و پس از تحمل ریاضتها، به نیت تشرف، تزکیهی نفس پیدا نماید تا به جرگهی صوفیان و سالکان وارد شود. اینگونه آداب را میتوان آثار مناسک سلبی نوبالغین توتمیست به جرگهی بزرگان دانست.