سلسله دروس ادیان و مذاهب؛ مبحث آداب و مناسک۲

دسته بندی : دروس

سلسله دروس ادیان و مذاهب تحت عنوان: بررسی ریشه‌ها و علت‌های عقاید و مناسک دینی
مبحث آداب و مناسک۲

مناسک ایجابی یا واجبات در توتمیسم

مناسک ایجابی یا واجبات دینی در آیین توتم‌پرستی، عبارت از مراسم و اعمالی است که جنبه‌ی تابویی ندارند، بلکه صرفا جنبه‌ی تفننی و شعائری داشته و منظور از آنها کسب تقدس و تقرب به توتم و اتحاد با آن است.

مهمترین مناسک ایجابی عبارتند از تقدیم قربانی، اجرای جشنها و شعائر دینی که در ضمن آنها ممنوعیت‌های بعضی تابوها مجاز می‌شوند.

چنانکه در بعضی از آن جشنها اگر توتم حیوان باشد، آن را می‌کشند و از گوشت و خون آن می‌خورند؛ و اگر گیاه باشد از برگ و میوه‌ی آن استفاده می کنند تا بین آنها و توتم، یگانگی و اتحاد حفظ شود. همچنین در برخی از قبایل توتم‌پرست، در بعضی جشنها، ممنوعیتهای مربوط به ارتباط جنسی با محارم توتمی جایز می‌شود.

در اجرای مراسم این جشنها و مناسک ایجابی، افراد قبیله، خود را به صورت و هیات توتم خود در می‌آورند و حرکات، اطوار و صدای اورا اگر حیوان باشد تقلید می‌کنند.

آیین تقدیم قربانی و مراسم توتم‌کشی

همانگونه که در بخش «آیین تقدیم قربانی در ادیان مختلف» عرض خواهم کرد؛ آیین قربان کردن حیوان برای معبودات و خدایان، از مراسم توتم‌کشی توتم‌پرستان سرچشمه گرفته است. در عین حال توتم‌پرستان علاوه بر کشتن توتم، حیوانات دیگر را نیز در مراسم دینی قربانی می‌کنند؛ ولی آن آیین جنبه‌ی تفننی دارد و از لوازم مراسم جشنهای مقدس دینی است.

رابرت سن اسمیت؛ شارح تورات و باستان‌شناس انگلیسی گفته است: شکی نیست که هر قربانی در آغاز، یک آیین اجتماعی و دسته جمعی بوده است، که از طرف اعضاء طایفه صورت می‌گرفته و کشتن حیوان بطور انفرادی بر فرد حرام بوده است و تنها وقتی که قبیله مسئولیت این عمل را به عهده می‌گرفته، امری مشروع و موجه شمرده می‌شده است. زیرا حیوان و موجود زنده‌ای که هیچیک از افراد قبیله نمی‌توانند در اوقات غیر رسمی معدومش کنند، و قربانی کردن آن حرام است، تنها با رضایت و شرکت تمام اعضاء قبیله امکان پذیر می‌گردد. مطابق این آیین رسمی باید هر یک از افراد شرکت کننده در آیین قربانی، از گوشت حیوان قربانی شده مقداری و سهمی بگیرند و بخورند.

رابرت سن اسمیت معتقد بوده است که منشا چنین قربانی‌هایی در میان قبایل ابتدایی، همان توتم‌کشی بوده است؛ زیرا یک بررسی عمیق نشان می‌دهد که این حیوانات قربانی، که در میان قبایل ابتدایی و بعدها مرسوم شد، در آغاز جانورانی مقدس، یعنی توتم‌ها بوده‌اند.

کیفیت قربانی کردن حیوان در میان قبایل توتم‌پرست، چنین بوده که‌: افراد قبیله در مکانهای مقدس جمع شده و بساط جشنهای مذهبی را دایر می‌کنند و پس از انجام مناسک جشن و اجرای رقصهای مذهبی، کاهن قبیله بعضی سنگهای مقدس و افسون شده (فیتشها که در مبحثی جدا بدان خواهم پرداخت) را کپه می‌کند و یا یک تخته سنگ را مهیا می‌نماید؛ آنگاه پس از انجام کارهای مقدماتی، حیوان را روی سنگ‌ها قربانی می‌کند و خون و گوشت آن را میان اعضاء گروه تقسیم می‌کنند و مقداری از خون قربانی را با سنگهای مقدس می‌آمیزند و به همراه خود می‌برند.

بزرگترین مناسک ایجابی توتم‌پرستان، کشتن توتم و خوردن از گوشت و خون توتم است. توتم‌پرستان چنانکه در آغاز این بحث عرض شد، معتقدند حیوان و گیاهی که توتم آنهاست، جد نخستین افراد قبیله و منشا نژاد قومی آنهاست؛ از این رو با اعضای قبیله هم‌خون است. لذا باید سالی لااقل یک بار برای کسب نیرو و تبرک، و برای تجدید اتحاد و پیوند خونی، روحی و جسمی خود با او، در ضمن جشنی باشکوه مذهبی، فردی از نوع توتم خود را اگر حیوان باشد، همراه با تشریفات و مراسم مفصل می‌کشند و از گوشت، خون و استخوان آن تغذیه می‌کنند؛ و اگر گیاه باشد از میوه و برگ و ساق آن استفاده می‌کنند. هدف اصلی از آن کار این است که از روح مقدس نیاکان خود که در توتم متمرکز است و یا از نیروی «مانا» که در توتم آکنده می‌باشد بهره‌مند شوند. چون معتقدند که جان و روح در گوشت و خون توتم است پس باید از آن بخورند.

قبایل توتم‌پرست در استرالیای مرکزی در آغاز فصل بهار جشن توتم‌کشی را به راه می‌اندازند. این جشن بزرگ را بنام «این‌شی شیوما» می‌خوانند. در آن جشن همه‌ی اعضای قبیله حاضر شده و خود را کاملا به شکل توتم خود در می‌آورند و در رقصها و اظهار احساسات خود، حرکات و سکنات و صدای او را تقلید و حکایت می کنند، و سپس توتم بیچاره را می‌کشند و در میان خود، گوشت و خون آن را تقسیم کرده و با ولع تمام می‌خورند.

صحنه‌ای از آن جشن را از قول فروید نقل می‌کنم؛ او نوشته است: «افراد قبیله در یک موقع رسمی با بیرحمی حیوان توتم خود را به قتل می‌رسانند و خون و گوشت و استخوان آن را خام خام می‌خورند. لباس افراد قبیله چنان است که آنها را به توتم که صدا و حرکاتش را تقلید می‌کنند، شبیه می‌سازد. با این کار می‌خواهند یکی بودن خود را با توتم نمایان سازند. پس از انجام توتم‌کشی برای حیوان مقتول سوگواری می‌کنند و بر فوت او افسوس می‌خورند و ناله می‌کنند. این کارها را برای برکنار داشتن جامعه از قتل توتم و عذرخواهی و به عنوان کفاره انجام می‌دهند. لیکن به دنبال این سوگواری، پر سروصداترین و پرنشاط‌ترین جشنها همراه با برداشتن لگام از تمام غرایز و مجاز و شرعی و حتی اجباری و نقض رسمی حرمت و تابو است؛ افراط‌کاری و آزادی افراد در آن موقع جزیی از ذات و ماهیت جشن است و حالت نشاط و وجد، ناشی از مجاز شدن هر عملی است که در مواقع عادی ممنوع و حرام است».

چنانکه عرض کردم، خوردن از گوشت و خون توتم حیوانی و استفاده از میوه و برگ توتم گیاهی، برای لذت بردن و تمتع جسمی نیست، بلکه برای اتحاد با روح مقدس توتم و کسب نیروی ماناست که در وجود توتم متمرکز است انجام می‌شود، تا مدت یک سال زندگی آنها پربرکت و تنشان سالم و جامعه‌ی آنها موفق و نیرومند شود.

اساطیر مربوط به توتم‌ها

بشر ابتدایی همه‌ی اعمال و عقاید و افکارش را با اساطیر و افسانه‌ها توجیه و تفسیر می‌کرد. بنابراین موضوع «میتولوژی» جهان‌بینی و فلسفه‌ی تاریخ انسان ابتدایی را در ادیان بدوی تشکیل می‌دهد. چنانکه در مبحث آنی‌میسم عرض کردم، طرز تفکر و جهان‌بینی انسان ابتدایی، مانند طرز تفکر کودکان است. همانطور که کودکان کنونی افسانه‌گرا هستند و آن را بر هرگونه حوادث تاریخی و مطالب علمی و استدلالی مقدم می‌دارند، و در عالم خیال و رویاها و اوهام بسر می‌برند؛ بشر ابتدایی و قبایل توتم پرست هم همان حال را دارند. یعنی اگر از یک توتم‌پرست بپرسید که چرا یک حیوان را منشا خود قرار داده و آن را تقدیس می‌کند؟ پاسخ شما را با افسانه‌ها و اسطوره‌ها می‌دهد.

جان ناس می‌گوید:«اساطیر ممکن است از آنجا تکوین یافته باشد که در یکی از روزهای اوایل، از شخصی که دارای قوه‌ی تصور نیرومندی بوده سوالاتی به عمل آمده است از این قبیل که: جهان را کی ساخت؟ آدم اولی از کجا آمد؟ چرا خرس دم ندارد؟ و چرا مار پا ندارد؟ پس آن مرد متفکر اولیه از قوه‌ی تصوریه، یا از خواب و خیال خویش پاسخهایی برای آن سوالات تراشیده است. این قصه سرایان و افسانه‌سازان اولیه، هرچند ساده‌لوح و سطحی بوده‌اند، ولی به نظر می‌رسد که آنها خود را در یک نوع کار فکری عملی سرگرم می‌کرده‌اند. اسطوره‌ها تجسم احساساتی هستند که ندانسته بعضی افراد برای تقلیل و یا اعتراض بر امور نامطلوب و غیرعادلانه که در سازمان‌های قبیله‌ی خود مشاهده می‌کنند، بیان می‌نمایند و از این حیث، اسطوره‌ها راز و رموز و کنایات پرمغز و بامعنا می‌باشند که چون آنها را کرارا نقل می‌کنند یک نوع آرامش فکری در ذهن آنها ایجاد می‌کند».

این عقیده‌ی جان ناس را کاملا نمی‌توان پذیرفت، که همه‌ی اساطیر کهن زاییده‌ی اوهام و خیال انسان اولیه باشند. زیرا بعضی داستانها و اسطوره‌ها اشاره به برخی حوادث طبیعی دارند و حقیقی می‌باشند مانند داستان طوفان و غیره که در زمان خود بدان خواهم پرداخت.

به هر روی قبایل توتم پرست در اجرای جشنهای دینی، اساطیری مربوط به قهرمانان قبیله و اجداد طایفه را با سرودهایی می‌خوانند و با هیجان جزئیات آنها را برای شنوندگان نقل و تکرار و تفسیر می‌کنند، و بخصوص افسانه‌هایی که منشا آنها را با توتم‌های خود توجیه می‌کنند، تعریف و توصیف می‌نمایند؛ که مثلا در آغاز یک روح آسمانی نازل شده و در قالب توتم و قهرمان قبیله‌ی آنها حلول کرده است. توتم‌پرستان آن زمان را، یعنی وقتی که روح اجداد از آسمان نازل شده و در قالب توتم حلول نموده به نام «زمان رویایی»(Dreamtime) می‌خوانند که منظور از آن شاید عالم خیال و رویا و یا جهان روحانی باشد.

عقاید کلامی توتم‌پرستان در همین اساطیر گنجانده شده است. مطابق اینگونه عقاید اسطوره‌ای، بعضی توتم‌پرستان استرالیا معتقدند که جسم انسان دارای یک موجود باطنی است که همان روح باشد؛ بعضی قبایل زنان را فاقد چنین روحی می‌پندارند. درباره‌ی تولد کودک نیز معتقدند روح یکی از اجداد قبیله در جسم جنین در شکم مادر حلول می‌کند و بچه‌ای بوجود می‌آید. روح اجداد قبیله در جسم توتم متمرکز است از این رو کودک نوزاد روح خود را از وجود توتم دریافت می‌کند.

فهرست